ملک باز فرمانفرمای دیار مغرب، مؤلف حبیب السیر ضمن شرح حال جالینوس آرد: در روضهالصفا مسطور است که جالینوس در وقتی که در بلدۀ مقدونیه از بلاد یونان اقامت داشت یکی از جواری ملک باز را که فرمانفرمای دیار مغرب بود و جمیع ملوک آن نواحی اطاعت او مینمودند علت برص عارض شد ... و باز فی الحال قاصدی جهت آوردن جالینوس نزد نیقاس فرستاد چون نیقاس مخالفت امر ملک باز نمیتوانست نمود جالینوس را رخصت فرمود و حکیم ... بعد از انقضای یک ماه در مجلس ملک باز بار یافت، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 168-170 شود
ملک باز فرمانفرمای دیار مغرب، مؤلف حبیب السیر ضمن شرح حال جالینوس آرد: در روضهالصفا مسطور است که جالینوس در وقتی که در بلدۀ مقدونیه از بلاد یونان اقامت داشت یکی از جواری ملک باز را که فرمانفرمای دیار مغرب بود و جمیع ملوک آن نواحی اطاعت او مینمودند علت برص عارض شد ... و باز فی الحال قاصدی جهت آوردن جالینوس نزد نیقاس فرستاد چون نیقاس مخالفت امر ملک باز نمیتوانست نمود جالینوس را رخصت فرمود و حکیم ... بعد از انقضای یک ماه در مجلس ملک باز بار یافت، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 168-170 شود
اداره کننده ملک. فرمانروایی کننده. فرمانروا: ناهید لهوگستر و برجیس دین پژوه کیوان شاه پرور و خورشید ملک ران. عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 454). و رجوع به ملک راندن و ملک رانی شود
اداره کننده ملک. فرمانروایی کننده. فرمانروا: ناهید لهوگستر و برجیس دین پژوه کیوان شاه پرور و خورشید ملک ران. عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 454). و رجوع به ملک راندن و ملک رانی شود
نگهبان گله و شبان. (آنندراج). چوپان: دوان آمدش گله بانی به پیش به دل گفت دارای فرخنده کیش. سعدی (بوستان). چوبی بزرگ به رسم گله بانان به دست گرفته. (انیس الطالبین نسخۀ خطی مؤلف ص 34)
نگهبان گله و شبان. (آنندراج). چوپان: دوان آمدش گله بانی به پیش به دل گفت دارای فرخنده کیش. سعدی (بوستان). چوبی بزرگ به رسم گله بانان به دست گرفته. (انیس الطالبین نسخۀ خطی مؤلف ص 34)
دهی است از دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند که در 24هزارگزی شمال باختری مرند و 9هزارگزی راه شوسۀ مرند به خوی واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 790 تن میباشد. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه، کرچک، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند که در 24هزارگزی شمال باختری مرند و 9هزارگزی راه شوسۀ مرند به خوی واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 790 تن میباشد. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه، کرچک، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
مانند فلک. به روش فلک. به شیوۀ فلک: فلک وار می شد سری پرشکوه گهی سوی صحرا گهی سوی کوه. نظامی. در قامت خویش بین فلک وار پس قیمت خویشتن نگه دار. نظامی. فلک وار با هرکه بندد کمر بر آب افکند چون زمینش سپر. نظامی
مانند فلک. به روش فلک. به شیوۀ فلک: فلک وار می شد سری پرشکوه گهی سوی صحرا گهی سوی کوه. نظامی. در قامت خویش بین فلک وار پس قیمت خویشتن نگه دار. نظامی. فلک وار با هرکه بندد کمر بر آب افکند چون زمینش سپر. نظامی
مرکّب از: فلک + سان، پساوند تشبیه، مانند فلک. فلک وش: سالها قصد فلک داشت مگر جنبش رای فلک سان اسد. خاقانی. بود فلک جام رنگ و جام فلک سان روز ندانم که از کدام برآمد. خاقانی
مُرَکَّب اَز: فلک + سان، پساوند تشبیه، مانند فلک. فلک وش: سالها قصد فلک داشت مگر جنبش رای فلک سان اسد. خاقانی. بود فلک جام رنگ و جام فلک سان روز ندانم که از کدام برآمد. خاقانی